مناره ، اما با سبک: بررسی L’assassina - The Villainess
بررسی ها | 20/11/2018 | توسط توشیرو گیفونی
کیم رو بکش
بعضی اوقات شما یک فیلم را تماشا می کنید و مثل این است که متوقف شوید و به یکی از آن ساعت های دنده ای که در معرض دید است نگاه کنید. شما نمی دانید که ناراحت شوید - در آخر رمز و راز این را ترجیح دادید که نمی دانید چه چیزی در پشت آن بدن اتفاق می افتد ، و همچنان به آرزوی اسکادران کوتوله های بسیار کوتوله ای که عقربه های ساعت خود را با دست حرکت می دهند امیدوار باشید ، به نوبه خود توسط کوتوله های بسیار زیاد و غیره اداره می شود. به کوتوله های کوانتومی. یا اینکه آیا می توان از درک واهی از سازوکار پیش روی خود رضایت گرفت - توهم آمیز زیرا دستهای من برای ساعت سازی بزرگ هستند و کفر برای کارگردانی بسیار آسان است: به عنوان یک ناظر خارجی امیدوارم حدس بزنم که چرخ دنده چگونه کار می کند ، اما قرار دادن دستان خود بر روی آن سطح آگاهی دیگری به شما می دهد. همانطور که تیتراژ پایانی The Assassin - The Villainess از بین رفت ، من دیدم که تصویر سر بزرگ کارگردان Jung Byung-gil روی هم قرار گرفته است ، با پایه های تاج و تاج در شفافیت و حرکت: چرخ دنده Kill Bill که متناسب با آن است توسط نیکیتا ، که به نوبه خود آن مکان لئون را حرکت می دهد ، توسط Oldboy توسط Bittersweet Life. سازوکار The Villainess از قطعات بازیافتی منفرد ساخته شده است که توسط یک چسب mélo action در کنار هم نگه داشته می شوند و به تنها روشی که می توان متن های مشتق را در آن بالا برد ، ارتقا یافته اند: سبک ، بسته بندی شده. سطل های سبک به صورت تماشاگر پرتاب می شدند. خود را با دستمال مسلح کنید: سطح "چگونه هک این کار را انجام داده است؟" این شبیه همان چیزی است که در این آهنگ مضمون خواهید دید ، نمونه ای بسیار نادر از یک فیلم سینمایی روسی-کوبایی. آهنگ تم!
پارچه Assassin گوشت زیادی را روی آتش قرار می دهد ، اما نسبتاً خطی است و همانطور که گفته شد ، قبلاً دیده شده است. دختر هفت ساله شاهد (از زیر تخت) قتل پدر عزیزش است ، وی مجبور به فحشا می شود و سپس توسط رئیس جذاب یک شرکت جنایی نا مشخص نجات می یابد ، که او را قبول می کند و مدل می کند تا زمانی که یک قاتل کامل شود و مانند یک میلیمتر خوب او را عاشق خودش می کند. تا جایی که بزرگ شده ، او اعلام می کند که مایل است فراموش کند پدر کشته شده ای برای گرفتن انتقام در ازای ازدواج صحیح وجود دارد. اما چه زمانی در یک فیلم ترسناک کره ای شادی وجود داشته است؟ Billmalion توسط یک باند رقیب کشته می شود در حالی که ، ظاهرا ، او به دنبال قاتل پدر عروس جدید است. که ناراحت است و همه پانصد و چهارده نفر از اعضای باند را می کشد. به جای خشک شدن ، همانطور که مخفیانه امید او بود ، او پیروز ظاهر می شود ، اما پس از آن توسط یک روحانی مرموز از قاتلان دولتی تحویل گرفته می شود و به م institutionسسه ای منتقل می شود که مفهوم و هویت او را تغییر می دهد ، به او گفته می شود که او در انتظار فرزند است و به او پیشنهاد می شود برای تبدیل شدن به یک قاتل آموزش ببیند ، اما این بار یک دوره خوب: ده سال مدرسه و مأموریت ها ، و پس از آن بازنشستگی پیش از موعد نیکیمتا.
؟
نیکیمتا مدرسه شبانه روزی قاتلان جوان را ترک می کند ، به همراه دخترش به سئول نقل مکان می کند ، به عنوان یک بازیگر تئاتر به ساختگی می پردازد و در این بین توسط همسایه جعلی خود ، که در واقع یک مأمور مخفی است ، در لجن نگهداری می شود ، واقعاً عاشق او می شود. این دو نیز ازدواج می کنند اما مانند هر آنچه در زندگی پر دردسر نیکیمتا اتفاق افتاده است ، دائماً برخلاف میل وی با حوادثی کشانده می شود ، این تصمیم دیگری است که او نگرفته است. پیچ و تاب ها دنبال می کنند که من اینجا نیستم تا برای شما آشکار کنم ، زیرا درست نیست. اما این روند را به خود جلب خواهید کرد: Villainess بهترین سینمای کتک کاری انتقام جویانه را جمع آوری می کند ، آن را با همان سینمای ضرب و شتم جاسوسی (با طلسم بسون) ترکیب می کند ، در ملو مخلوط می کند و از نظر فکری صادق است و می تواند با نام و نام خانوادگی صدا کند. وام های روایی را که استفاده می کند ، بدون اینکه بخواهد پنهان کند. اما یونگ بیونگ-گیل - کسی که از مدرسه شیرین کاری سئول فارغ التحصیل شد و کبودی ها را به سرعت رها کرد ، ترجیح می داد پشت دوربین را ترجیح دهد - به کلاژ او قبل از هر چیز با طرح ، که به افسانه می رسد ، معنی و ارزش می بخشد در بالا و آنقدر عاقلانه مخلوط می شود تا غلظت 2 ساعت و نه دقیقه بالا بماند. او اولین بازی خود را به طور ناگهانی و در میانه راه نیکیمتا انجام می دهد ، در حالی که انتقام مرگ ادعایی میلی لیتر خود را می گیرد. او سپس با یک رفت و برگشت ثابت روی جدول زمانی آب ها را به هم می زند و به آرامی زمینه و انگیزه های شخصیت ها را نشان می دهد. این فقط یک دقیقه حواس پرت می شود ، مثل اینکه قصد دارم خودم را یک چای ریواس درست کنم و بدون مکث دوباره برمی گردم ، و باعث می شوم سیلی یا مکالمه بی فایده را از دست بدهم: مراقب نبودن ، خطر از دست دادن رشته ای متراکم و پر از مناسبت ها.
اولین حضور در سمت راست به کجا نگاه می کند؟
و سپس شیرین کاری های صحنه پردازی وجود دارد. و گاو جلاد ، یونگ چه سیرک بزرگی را راه اندازی کرده است. از صحنه اول ، سکانس پیانوی چشمگیر در سوژه ها